من عاشق آفتابم
حتی در گرمترين روز سال
حتی اگر بسوزاندم
من عاشق مهتابم
حتی وقتی که پشت ابرهای سياه
گم می شود
من عاشق آسمانم
حتی اگر دلش بگيرد
يا اگر عصبانی باشد
من عاشق دريام
حتی اگر من را خفه کند
يا به ساحل پس بفرستد
من عاشق شعرم
حتی اگر آن راخوب نفهمم
***
من عاشق تو نيستم
اما نمی دانم چرا
وقتی مرا می سوزانی
گم می شوی
دلت می گيرد
عصبانی می شوی
من را خفه می کنی
يا پسم می فرستی
ويا وقتی که تو را نمی فهمم
اينقدر دلم برايت پر می کشد
***
راست می گويی بايد ديوانه باشم
0 Comments:
Post a Comment
<< Home