تو را به خواب ديده ام
هزار بار
اما
ديروز
توی کافه مسخره تجريش
از هميشه قشنگتر بودی
نور شمع بود و
دود سيگار من و
دخترهای بزک کرده
و پسر های کونی پولدار
پول جيبشان
گواه گردی پستانهای دختر ها بود و
لبخند دختر ها
گواه رضايت پسرهای کونی از پستانها
لبخند آميخته به غرور
بيچاره جنده ها
اسمشان بد در رفته
زن های شوهر دار
دختر های نامزد دار
خودشان را فقط به يک نفر می فروشند
اسير يک پسر کونی می مانند
تازه افتخار هم می کنند
گلی به جمال جنده ها
همانجا بود که يادت کردم
دلم برايت تنگ شد
تو رو به جان عزيزت قسم
پول غذا را با پستان من برابر نکن
3 Comments:
:)
بعضی جاها چیزهای زیادی داشت ولی روی هم رفته خوب بود
kojash ziadi bud baba
hame jash be ja bud
Post a Comment
<< Home