نامرد

"اگر تکیه گاهی به من دهید دنیا را تکان می دهم"

Friday, August 25, 2006

ديالوگ يک نفره

آدمها گاهی فقط خودشان را می بينند-
علی الخصوص آنها-
که ادعاشان می شود که خودشان را اصلا نمی بينند-
آدمها همه به طور ناخود آگاه خودخواهند-
علی الخصوص آنها-
که ادعايشان می شود خودخواه نيستند-
و اين چيزی نيست که بشود به اش افتخار کرد-
خودخواهی را می گويم-
آدم بايد باهاش کنار بيايد-
بايد قبولش کند-
تا اگر آن وقت دلش خواست باهاش بجنگد-
بايد قبول کرد که خودخواهی -
حالا خوب و بدش را کار نداريم-
هميشه هست-
هميشه آدم خودش را خيلی می خواهد-
حتی اگربرای يک چيزی بميرد هم-
باز هم ريشه در همان خودخواهی دارد-
به نوعی به فکر آدم بر می گردد-
همه چيز به فکر آدم کار دارد-
جالب است-
من تا وقتی که خودخواهی ام را منکر بودم-
هم آسايش روانی نداشتم-
هم اينکه بعد از پرهيز های طولانی -
آسايش روانی را از بقيه هم دريغ می کردم-
خوب است آدم کمی خودخواه باشد-
ولی قوانين خودش را نشکند-
حالا فلانِ نَنه قوانين مملکت و ملت و خدا و پيغمبر و دوست و آشنا و پدر و مادر-
گاهی فکر می کنم-
برنامه ريزی هايم خيلی کيری است-
درست تحليل نمی کنم آدم ها را-
و اين جور که تا حالا بويش آمده -
معمولا متضرر می شوم-
اين خيلی تلخ است-
حتی از آدمهای تلخ هم-
تلخ تر است-
تصميم گرفته ام من بعد-
کمی دقيق تر باشم-
نمی خواهم آنقدر ضرر کنم-
که جای ريسک نداشته باشم روزی-
آن روز، فکر کنم روز مرگ من باشد-
زندگی ام دارد به شيب ثابتی می رسد-
دارد می شود يک خط راست-
که می رود تا ناکجا آباد-
و خنده دارش اينجاست-
روی هر جايش که زوم می کنم-
يک خط صاف است
با يک شيب ثابت
که آخرش می رود به ناکجاآباد
اين خيلی دردآور است-
به هر حال -
دوستی چيز جالبی است-
بيزنسی است که نمی شود بيمه اش کرد-
در عوض به سودش هم ماليات نمی بندند-
يک جورهايی قشنگ است-
هميشه وقتی تمام می شود -
آدم يک چيزی ياد گرفته -
سود بی مقداری نيست-
يا حداقل من راضی ام-
دوستی روی هم رفته خوب است-

1 Comments:

Anonymous Anonymous said...

آدمها همه به طور ناخود آگاه خودخواهند-
علی الخصوص آنها-
که ادعايشان می شود خودخواه نيستند'
:)
فک کنم متوجه شدم منظورت چیه
:)

Friday, August 25, 2006  

Post a Comment

<< Home