هوسی خام
آرام
می خزد در من
ماهيچه هايم را می فشارد
دندانهايم را
چفت هم می چسباند
لبهايم تبدار
صورتم گلگون
دستهايم خيس عرق
می نشينم آرام
می بلعم
دود سيگارم را
می بلعم
هوس خامم را
...
نيمکت خالی است
تنهام
"اگر تکیه گاهی به من دهید دنیا را تکان می دهم"
3 Comments:
: )
خب حالا خیلی قشنگ تر و آهنگین تره یه جورایی ترنم دل نشین داره.
فقط کاشکی آخرش به جای تنهام می گفتی تنهایم تنها تا شعر با یک سکته تموم تموم شه
اگر دو تن یکدیگر را با گیجی در آغوش بکشند
و روی سبزه بیفتند آسمان پائین می آید
درختان سر می کشند هیچ چیز جز فضا نیست
روشنی و سکوت هیچ چیز به جز فضا
که گشاده است تا عقاب چشم از میان آن بگذرد
قبیله ی سپید ابرها کوچ می کنند
جسم لنگر می کشد روح شراع بر می افرازد
ما از دسترس نام هامان به دور می افتیم
و میان سبز و آبی سرچشمه شناور می شویم
زمان مطلق هیچ چیز بدین سوی نمی آید
به جز خود زمان رودی از خوشبختی ....
اوکتاویو پاز
سلام نامرد عزیزم. چند وقتی هست که با تو آشنا شدم و تمام آرشیوتو خط به خط خواندم و بی نهایت لذت بردم شعرها و نوشته ها ت تو طول روز و شب همینجور میان و توی ذهنم می چرخن و بهشون فکر می کنم این همه جسارت و و شاعرانگی و نامتعارف بودنتو تحسین می کنم
خوش باشی
Post a Comment
<< Home