تمامی اضطراب من
نگراني هايم
تمام غصه های يک ماه من
گريه های مانده در گلو
بغض های نترکيده
فکرهای درهم و برهم
کارهای عقب مانده
توهمات جنون آميز
هوس
شهوت
خشم
همه با درد شسته می شوند امروز
همه با درد در کمرگاه من شسته می شوند امروز
همه فرياد می شوند امروز
بهايش خون گرم است
همگی می روند
***
مانده ام با تو چه کنم
که نمی روی
0 Comments:
Post a Comment
<< Home