از تو سپاسگزارم که مثل من
از رو نمی روی
ولی بايد بگويم
که گند زدی
سينه های من به تو ربطی ندارد
حتی اگر تمام آخر هفته ها با تو بخوابم
از تو حمايت نخواسته بودم
حسادتت را کنار بگذار
من از حسادت خسته ام
ديگر اين که
مست می کنی توی خيابان
جلوی همکارهای من داد و بيداد راه ننداز
من آبرو دارم
گر چه باز هم همه اين ها دليل نمی شود
من از آخر هفته چشم بپوشم
برای همين از تو سپاسگزارم
که از رو نمی روی مثل من
...
واقعا می لنگد رفيق
راست می گويی
6 Comments:
: )
من رفیق تو نیستم
من رفیق هیچ کس نیستم
شاید برای همین اصلا احساسم پایی ندارد
که لنگ بزند
من از دو دست قطع ام
که دست کسی را بگیرم
یا سینه ها یش را
و چشم ندارم و دهانی
که وقت مستی عربده بکشم
همکارهایت برای خودت
من کار نمی کنم
تشکر هم نخواستم
چند سال پیش همه چیز را فروختم
تا مدادها و کاغذهای خانه ام را
دزد با خود ببرد
یک سر هم به اینجا بزن
http://mahmoodahmadalkozay.spaces.live.com/blog/cns!1E1BD6C0F56EC1B1!125.entry
یک چیزی هم برات کامنت کردم انگار ذخیره نشد!!!
baba kojaaaaayi rafighe namaraaad!
بعضی وقتها برخی لذتها با همه اگاهی به دردهایی که خلق می کنند را کور م ی کند.گمان می ارزد...
man nafahmidam in comente to ro...kheili khundameshaa, be natije naresidam vali...
Post a Comment
<< Home