نامرد

"اگر تکیه گاهی به من دهید دنیا را تکان می دهم"

Thursday, June 01, 2006

تکه ای از زمان بود هر چه بود
کوتاه واما بلند برای زندگان
نه از جنس مرگ
و نه از جنس زندگی
غرقه در خون بودم باز
دستانم
پاهايم
سقف هم قرمز بود
اتاق با من انگار همخون شده بود
که تو آمدی
و سپيدی و نور
در نقطه تماس دستانت
مکرر شد
و صدايت آرام
در گوشم می آميخت
با تپشهای بی شتاب قلب من
در آسمان بودم انگار
سپيد تر از آن بود که بتوان ديد
پرواز می کردم
آری در آسمان بودم
مطمئنم

0 Comments:

Post a Comment

<< Home