نامرد

"اگر تکیه گاهی به من دهید دنیا را تکان می دهم"

Sunday, June 18, 2006

ديگر يک چيز را مطمئنم
مال من هم اگر نشوی
برايم کافی هستی
تمام تلاشم را کرده ام
که از چشمم بيافتی
همه چيز بدتر شد
هوسهايم
هوس انگيز بودن تو
دل من
دلبری تو
همه چيز بدتر شد
هر چه تقلا می کنم
دست بندم تنگ تر می شود
مثل دست بندهای مدل جديد است آخر
می ترسم دستهای نازنينم قطع شوند آخر
می ترسم
آنوقت فقط خودت بايد به دادم برسی
بايد همه اش از تو گدايی کنم
گر چه
گدايی کردن از تو هم لذتی دارد برای خودش
می ترسم
می ترسم وقتی تو را ديدم
لال بشوم
يا گريه ام بگيرد
می دانی که خل وضعم
اين روزهای لعنتی دير می گذرند
دارند مغز مرا می خورند
اما می دانم
اگر مال من هم نباشی
اگر از آسمان سنگ هم ببارد
اگر تمام نفرين های دنيا هم گلويم را بگيرد
باز با تو خواهم خوابيد
از تو نمی توانم بگذرم
حتی اگر بتوانم هم
نمی گذرم

0 Comments:

Post a Comment

<< Home