گم شده ام
پيدايم کن
با دستهايت
چشمانت آنقدر که بايد خوب نمی بينند
يا شايد جرات ديدن ندارند
دستهايت بهترند
من شکسته ام انگار
دو دست زير چانه
دو آرنح روی زانو
ميان تاريک و روشن سپيده دم
دستانی مهربان می خواهم
که پيدايم کنند
بی آنکه غوغايی بيافرينند
همه در خوابند
تو نيز هم
...
4 Comments:
هیچ کس هیچ کس را پیدا نمی کند
مگر برای خودش
هیچ کس هیچ کس را بیدار نمی کند
مگر برای خودش
دیدن مهم نیس
حس کردن مهم است
مثل سگ ها
که وجود هر موجودی را هرچند بی وجود
حس می کنند
نمی دانم
غوغا را دوست نداشتم هیچ وقت
آرامش را نداشتم هیچ وقت
اما
قرنها گم شدن و بودن بهتر است
که کسی به خاطر خودش پیدایت کند
کوفت می شود برای آدم
اینطور پیدا شدن
به هر حال
:)
ba inke hame si kare khodeshunan movafegham, vali inke adam gome she na, ahmaghane ast bayad vaisi estefade bebari, hala che estefadeye jensi bashe, che mali, che ruhi, che ravani, che fekri, har kufti bashe farghi nadare...adam bayad peye manfeate khodesh bashe...
yadam raf ezafe konam, etefaghan age pedarsukhte tar az taraf bashi halam mide, aslanam kuft nemishe...looool
man cheghad adame razli be nazar miam?
دستی مهربان
باورش ندارم
دست مهربان ما همیشه برای دیگران باز است
ولی دست دیگران
هرگز
Post a Comment
<< Home