نامرد

"اگر تکیه گاهی به من دهید دنیا را تکان می دهم"

Tuesday, May 16, 2006

درباره همه آنچه باِيد دانست

خداوند انسان را در آخرين روز آفرينش بيافريدتا قوانين عالم را دريابد، به زيبايی عشق بورزد و عظمت آن را بستايد.خداوند نمی خواست بشر در يک نقطه بايستد و بر حسب ضرورت کاری خاص انجام دهد. به او آزادی داد، آزادی اراده تا به هرسو که می خواهد برود.به آدم گفت : تو را در مرکز جهان قرار داده ام تا بتوانی به پيرامون خود نظر افکنی و هر چه در جهان است ببينی. تو نه فناپذيری و نه جاويدان. موجودی هستی نه زمينی و نه آسمانی. تو را با چنان سرنوشتی آفريده ام که می توانی خالق و سازنده خود باشی. ممکن است به مرتبه جانوران فرود آيی و هم ممکن است چون خداوند، خودت آفريده ديگری بسازی. جانوران از شکم مادر بدانگونه که بايد باشند زاده می شوند. روح آنها از آغاز تا پايان حياتشان بر يک حال است. تو اما، ای انسان، چون اراده ای آزاد داری مستعد رشد و کمالی. تو خود به تنهايی می توانی سرنوشت خود را دگرگون سازی
Giovani Pico della Mirandola
قرن 15 ميلادی ، فلورانس
پ.ن. گفته های مردی که کافر زيست و دومينيک از دنيا رفت. به قولی دو شخصيت در او به هم آميخته بودند: راهبی مقدس و دانشوری کافر