موجود ترسناکی ام آيا؟
اگر هستم چرا دنبالم می آييد
اگر هستم چرا دنبالم می آييد
شايد ظاهرم غلط انداز است؟
شايد
شايد
زنهای دوروبرتان
همه ختنه شده اند؟
مگر نه اينکه هراسناکم؟
مگر نه اينکه نفرت انگيزم؟
چرا شيفته من می شويد
مگر نه اينکه هراسناکم؟
مگر نه اينکه نفرت انگيزم؟
چرا شيفته من می شويد
حتی برای همان چند دم کوتاه؟
دلم به حال شيطان می سوزد
دلم به حال شيطان می سوزد
که تمام بدی هايتان را به او نسبت می دهيد
آهای مردهای بی ناموس
شما از تمام جنده ها جنده تريد
از تمام فاحشه ها
فاحشه تر
از تمام پتياره ها پتياره تر
نمی گويم بَديد
شما پستيد
و بوی تعفن انگيز حماقتتان دل اجدادمان را
بوزينه ها را
نيز بر هم زده
کدام غريزه؟
کدام شهوت؟
شماييد
کدام شهوت؟
شماييد
خودتانيد
دلم به حال شيطان می سوزد
با آنکه افسانه ای بيش نيست
و به حال خدا
که اگر بود
تا به حال
از خنده مرده بود
...