نامرد

"اگر تکیه گاهی به من دهید دنیا را تکان می دهم"

Wednesday, June 14, 2006

شايد
در عين حال که کلمه خوبی است
واقعا گُه است

دختر خالداری را ديدم
عجيب بود
بوی پسرها را می داد
بوی تو را
يا من لزبينم
يا او دختر نيست
می خواهم باهاش روی هم بريزم
کاريم نداری؟

آنقدر بيدار ماندم
که خواب از سرم پريد
حالا نوبت توست که خوابت ببرد

الان داشتم به لينک هايی که از توش خواننده های محترم اومدن از بلاگ من ديدن کردن رو نگاه می کردم...بنازم به مخ بی نظيرتون بابا خيلی باحاليد، جدی می گويم، غلط نکنم 60 تا 70 درصدتان از گوگل اينجا را پيدا کرده بوديد، بايد از گاييدن و حشری و لواط و سکس و خلاصه اين کلمه های خوشگل بيشتر استفاده کنم که خوانندگان بلاگ ما بيشتر بشوند روز به روز انشاءالله

نصفه شب
من هنوز نکپيدم
حتما امشب خواب می مانم
سر خودم کلاه می رود
به خاطر همين عذر خواهی نمی کنم

آهنگ های دَرِپيت را دوس دارم
فاحشه ها هم دوس دارند
آهنگهای با کلاس همه شان گريه آورند
يا اينکه به طرز با کلاسی تخمی اند
يا به طرز تخمی باکلاسند
آن موقع ها که آهنگ با کلاس گوش می دادم
و از آهنگ های درپيت کسر شأنم می شد
يک رفيقی داشتم
به آهنگ های درپيت می گفت باحال
به آهنگ های باکلاس هم می گفت جوات
واسه خودش کلاسی داشت
هنوز هم دارد يعنی
خلاصه اين رفيق ما را به راه راست هدايت کرد
آهنگ های درپيت چيزی از واقعيت دارند
که آهنگهای باکلاس
اگر خودشان را جِر هم بدهند
نمی توانند داشته باشند

ترسيده ای، تابلو است-
واق واق-
می گويند سگی که پارس می کند گاز نمی گيرد-
واق واق-
تو سگی يا خری؟-
واق واق-
واقعا که خری-
واق واق-
برو گمشو بابا حالمو ديگه به هم زدی-
واق واق-
خفه شو-
پ.ن. واق واق در زبان سگی يعنی "دوسِت دارم" حالا خر تويی يا سگه که زبونشو نمی فهمی؟
پ.ن.ن. اين از زبان تمام سگها نوشته شده برای تمام خر ها
پ.ن.ن.ن. هر دو خرايد خودتان خبر نداريد

می خواهم آگهی بدهم توی بلاگم
به زن هم جنس باز
يا علاقه مند
نياز منديم
تا جايی که من می دانم
در نظر مردها فقط خودشان می توانند پيمان وفاداری را بشکنند
پس ايرادی ندارد همزمان يک رفيقه لزبين يا حالا علاقه مند داشته باشم
زنها نخودی اند
حساب نمی شوند در نامحرم ها
تازه مردها سه تايی باشد عيش می کنند
خلاصه اينکه
حداقل اگر رفتی مسافرت با رفيقه ام حالی بکنم
فقط می ماند انتظارات رفيقه
آنها را نمی دانم چه جوری بايد مرتفع کنم
خيلی زيادند
زنها را سخت می شود قانع نگه داشت بدبختی
تازه شايد به تو هم حسودی کند
آن وقت بايد دور تو را هم خط بکشم
بايد بين تو و رفيقه ام يکی را انتخاب کنم
که خوب مسلما بايد رفيقه ام باشد
بعدش هم ازدواج قانونی
که بی آبرو نشود
و بعدش هم بچه و
خلاصه دردسرت ندهم
آگهی را بيخيال شدم

علاوه بر اينکه بعضی وقتها مثل توله سگ می ترسم
گاهی اوقات هم مثل خود سگ پشيمان می شوم
بيچاره هم سگ را هم بچه اش را من گاييدم
زندگی تسلسل گاييدن است
زنجيره ای از حلقه های کردن و شدن
زندگی همين است
بايد کرد اگر می شود
هم اينکه می شوی اگر بتواند بکند
فکر نکنی نااميدم يه وقت
نه
هار تر شده ام
چاره ديگری برايم نمانده

وفاداری اصلا معنی ندارد
امروز بنده خدايی آمد
بهش گفتيم امتحان داريم
البته نه از روی عمد
واقعا امتحان داريم بابا
ولی چون دفه بيستم بود که اين را می گفتيم
و با اين که هر دفه هم راست گفته بوديم
ناراحت شد
مرد خوبی است
هم خوش قيافه است
هم خوش هيکل
مهربان هم هست
چيزهای دوس داشتنی تو را گذاشتم توی يک کفه ترازو
مال او را هم در کفه ديگر
مال تو سنگين ترهم نبود خداييش
اگر سبک تر نبود
دوس داشتنی تر بود
وفاداری معنی ندارد
هر چی بيشتر بصرفد
همان طرف می روند آدم ها
بستگی دارد برای آدمها صرفيدن معنی اش چه باشد
و گرنه آدمها همه از يک قماشند

از تمام لذت ها دوتا را خيلی دوس دارم
سکس
و لذتِ لذت بخشيدن را
اين دو تا برای من کافی است
البته لذت خوردن را هم نمی شود ناديده گرفت
ولی آن دوتای اولی را داشته باشم
از لذت خوردن هم می گذرم

يه چيزی بگويم و خيال همه را راحت کنم
وحشی ترين درندگان هم
رگ خوابی دارند برای خودشان
من هم رگ خواب تو را بلدم
اگر بلد نبودم
از اين گُههای اضافی نمی خوردم
می گذاشتمت برای آنهايی که بلدند
دُمم را می انداختم روی کولم
يا شايدم می گذاشتم لای پاهايم
دَر می رفتم
در ضمن
خودت هم رگ خوابت را نمی دانی
وقتی می فهمی که ديگر دير شده
دلم برايت می سوزد
خيلی مرا دست کم گرفته ای
راز شکستت هم همين است

دو حالت دارد
هر چه فکر می کنم می بينم دو حالت بيشتر ندارد
يا خيلی عوضی هستی
يا خيلی خوب
حد وسط ندارد
ببخشيد عوضی را اول گفتم
آدم بدبينی هستم

what are you waiting for??
bite the bullet!